جیغ
۱۳۸۳ مهر ۳۰, پنجشنبه
تمام تنم داره ميلرزه.درست نميدونم دليلش چيه؛ ايميلهاي مسعود يا از خواب پريدنم؟ کاش باز وقتي اينطور با وحشت از خواب ميپريدم ميدونستم که جمشيد تو اطاق بغليه.
تو اصلا مرض داري.خوشت مياد هر جا هستي ياد يه جا ديگه کني اه
باز برگشتم اينجا تو اين صفحه کوفتي.منو ياد تنهاييام توي اون اطاق کوچولو با صداي ناله ئ کبوترا ميندازه.گرچه فرقي هم نميکنه.هر جا باشم تنهام؛اونم به اين خاطر که يه چاله گنده کندن تو مغزم که هر روز ازش حباب مياد بالا
چرا نميفهمي؟من ميترسم ميترسم ميترسم